English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5136 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
reelect U تجدید انتخاب کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
re-election U تجدید انتخاب
reelection U تجدید انتخاب
re election U تجدید انتخاب
radio button U شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
tree U روش سریع انتخاب که اطلاع اولین مرتب کردن در مرحله دوم استفاده میشود تا سرعت انتخاب بالا رود
rallied U تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان
rallies U تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان
rally U تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان
target selector U دوربین انتخاب هدف دوربینی که مخصوص انتخاب هدفها به وسیله توپ است
resupply U تجدید اماد تجدید تدارکات
rearming U تجهیز کردن بااسلحه نوین تجدید جنگ افزار کردن
re edify U تجدید کردن
renews U تجدید کردن
re establish U تجدید کردن
reedify U تجدید کردن
furbish U تجدید کردن
renew U تجدید کردن
furbishing U تجدید کردن
furbishes U تجدید کردن
renewing U تجدید کردن
furbished U تجدید کردن
refreshed U تازه کردن یک صفحه تصویر تجدید کردن
rehabilitating U تجدید اسکان کردن اعاده حیثیت کردن
refreshes U تازه کردن یک صفحه تصویر تجدید کردن
rehabilitate U تجدید اسکان کردن اعاده حیثیت کردن
refresh U تازه کردن یک صفحه تصویر تجدید کردن
rehabilitates U تجدید اسکان کردن اعاده حیثیت کردن
rehabilitated U تجدید اسکان کردن اعاده حیثیت کردن
reconcider U تجدید نظر کردن در
rearms U تجدید تسلیحات کردن
rethinks U تجدید نظر کردن
redeployment U تجدید گسترش کردن
rests U تجدید قوا کردن
refuelling U تجدید سوخت کردن
rethought U تجدید نظر کردن
renovation U تجدید قطعات کردن
refuelled U تجدید سوخت کردن
rethinking U تجدید نظر کردن
refuels U تجدید سوخت کردن
rest U تجدید قوا کردن
reconsignment U تجدید بارنامه کردن
restructured U تجدید سازمان کردن
restructures U تجدید سازمان کردن
restructure U تجدید سازمان کردن
rechamber U تجدید خان کردن
reorganize U تجدید سازمان کردن
rearmed U تجدید تسلیحات کردن
rethink U تجدید نظر کردن
rearm U تجدید تسلیحات کردن
reorganized U تجدید سازمان کردن
up to date U تجدید نظر کردن
up-to-date U تجدید نظر کردن
revise U تجدید نظر کردن
modifies U تجدید نظر کردن
revises U تجدید نظر کردن
revising U تجدید نظر کردن
modify U تجدید نظر کردن
reorganization U تجدید سازمان کردن
modifying U تجدید نظر کردن
marry a second time U تجدید فراش کردن
reorganised U تجدید سازمان کردن
reorganises U تجدید سازمان کردن
reorganizing U تجدید سازمان کردن
reorganizes U تجدید سازمان کردن
reorganising U تجدید سازمان کردن
second wind <idiom> U تجدید قوا کردن
refueled U تجدید سوخت کردن
refuel U تجدید سوخت کردن
revalidate U تجدید اعتبار کردن
reconstruct U تجدید بنا کردن
reconstructing U تجدید بنا کردن
reconstructed U تجدید بنا کردن
resupply U تجدید اماد کردن
retry U تجدید نظر کردن
reshape U تجدید وضع کردن
critiques U تجدید نظر کردن در
critique U تجدید نظر کردن در
reconstructs U تجدید بنا کردن
refueling U تجدید سوخت کردن
review U تجدید نظر دوره کردن
reviewed U تجدید نظر دوره کردن
reinstatement of revolving credit U اعتبار گردانی را تجدید کردن
reviews U تجدید نظر دوره کردن
reviewing U تجدید نظر دوره کردن
fuelled U تحریک کردن تجدید نیرو کردن
fuelling U تحریک کردن تجدید نیرو کردن
fuels U تحریک کردن تجدید نیرو کردن
fuel U تحریک کردن تجدید نیرو کردن
fueled U تحریک کردن تجدید نیرو کردن
rescheduling U در شرایط وام تجدید نظر کردن
refect U با مشروب یا خوراک تجدید قوا کردن
refocillate U تجدید حیات کردن بخود اوردن
reschedules U در شرایط وام تجدید نظر کردن
rehabilitation U تجدید قوا کردن توان بخشی
rescheduled U در شرایط وام تجدید نظر کردن
modifies U تجدید نظر کردن در طرح اتش
modifying U تجدید نظر کردن در طرح اتش
reschedule U در شرایط وام تجدید نظر کردن
modify U تجدید نظر کردن در طرح اتش
sophistication U نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
ineligibility U عدم قابلیت برای انتخاب شدن محرومیت از انتخاب شدن غیرقابل قبول
reshuffling U تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
recuperation U تجدید کردن روغن وسیله یاجنگ افزار
reshuffles U تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reshuffled U تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reshuffle U تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
chooses U انتخاب کردن
choose U انتخاب کردن
screening, screenings U انتخاب کردن
screened U انتخاب کردن
screen U انتخاب کردن
choosing U انتخاب کردن
dialled U انتخاب کردن
dialed U انتخاب کردن
dial U انتخاب کردن
single U انتخاب کردن
to have one's pick U انتخاب کردن
pick out <idiom> U انتخاب کردن
dials U انتخاب کردن
screens U انتخاب کردن
select U انتخاب کردن
sifted U انتخاب کردن
sift U انتخاب کردن
to make a choice of U انتخاب کردن
elect U انتخاب کردن
electing U انتخاب کردن
elects U انتخاب کردن
opts U انتخاب کردن
opting U انتخاب کردن
opted U انتخاب کردن
opt U انتخاب کردن
selects U انتخاب کردن
sifts U انتخاب کردن
pitch upon U انتخاب کردن
selected U انتخاب کردن
mischoose U بد انتخاب کردن
designating U انتخاب کردن تعیین کردن تخصیص دادن
designates U انتخاب کردن تعیین کردن تخصیص دادن
designate U انتخاب کردن تعیین کردن تخصیص دادن
preselect U قبلا انتخاب کردن
pick out U انتخاب کردن دریافتن
destine U قبلا انتخاب کردن
preselect U انتخاب کردن مقدماتی
to ballot for U بارای پنهان انتخاب کردن
to pitch upon something U چیزی را برگزیدن یا انتخاب کردن
wale U تیر افقی انتخاب کردن
elect U انتخاب کردن برگزیده منتخب
disfranchise U از حق رای یا انتخاب محروم کردن
electing U انتخاب کردن برگزیده منتخب
elects U انتخاب کردن برگزیده منتخب
chap U انتخاب کردن شکاف دادن
coopt U انتخاب کردن ودر میان خوداوردن
staging base U پایگاه تجدید سوخت یابارگیری مجدد یا جابجا کردن کالاها در کشتی یا هواپیما
superinduce U تخحت فشار قرار گرفتن کشیدن یا گذاشتن یا جا دادن تجدید فراش کردن
checked U جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
checks U جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
check U جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
despatching U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
despatched U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
dispatches U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
dispatch U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
despatches U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
dispatched U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
indexing U استفاده از کامپیوتر برای کامپایل کردن اندیس برای کتاب با انتخاب کردن کلمات و موضوعات مربوطه در متن
select U جدا کردن انتخاب کردن
selected U جدا کردن انتخاب کردن
selects U جدا کردن انتخاب کردن
to run in U گرفتار کردن انتخاب کردن
menu item U یک انتخاب در فهرست انتخاب
audio U ال می پرسد. شخص تماس گرفته با انتخاب کردن شمارهای در تلفن به او جواب میدهد
continuance U تمدید یا تجدید وقت دادگاه دادگاه را به عنوان تنفس موقتا" تعطیل کردن
refile U تجدید نظر در متن پیامهابرای ارسال تصحیح و مرتب کردن متن پیامهای ارسالی
click U دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
clicked U دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
clicks U دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
auto U توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
autos U توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
rollover U صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
controlled reprisal U انتخاب بررسی شده راه کار انتخاب کنترل شده راه کار
scan U شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
scanned U شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
scans U شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
reviewed U تجدید
renewals U تجدید
renewing U تجدید
refreshed U تجدید
revival U تجدید
repetitions U تجدید
refresh U تجدید
neogenesis U تجدید
turnover U تجدید
recrudescence U تجدید
instauration U تجدید
review U تجدید
revivals U تجدید
repetition U تجدید
renewal U تجدید
refreshes U تجدید
reviewing U تجدید
renew U تجدید
Recent search history Forum search
1Potential
1strong
1To be capable of quoting
1set the record straight
1Arousing
1the selected wells are 5 boreholes only, and desired samples quantity is 150-200 kg
1pedal pamping
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1construed
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com